امیر جعفری را شاید بتوان یکی از انعطافپذیرترین بازیگران سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. جعفری بارها در نقشهای کاملاً متفاوت دیدهشده و خوش درخشیده. از کاراکترهای طنازش در سریالهای «مظلومی» گرفته تا نقشهای جدی و احساسیاش در سریالهای سیروس مقدم و داشمشتیهایی که در نمایشها و بعضی فیلم و سریالها بازی کرده. هم قهرمانها و هم بدمنهایش تأثیرگذار و بهیادماندنی است. چهرهاش برای کارگردانان و گریمورها هم از آن چهرههای منعطف و دوستداشتنی است. هم میتوان یک «سروان آپرویز» (مربوط به سریال شهرزاد) خشن و باابهت از توی آن درآورد و هم یک مثلاً «لطیف» (مربوط به سریال چک برگشتی) ساده و طناز. رجزخوانی و بگومگوهایش با «حاج یونس» (علی نصیریان) در سریال «میوه ممنوعه» فراموش ناشدنی است.
امیر جفری متولد 10 شهریور 1353 است. اصالتی ملایری دارد ولی در تهران به دنیا آمده. از کودکی میانهی خوبی با درس و مدرسه نداشته. خودش میگوید برعکس خیلیها که میگویند از کودکی بازیگری میکردم و این حرفها، من تا سال چهارم دبیرستان هیچ علاقهای به بازیگری نداشتم. فقط برای از سر کلاس رفتن فرار کردنها، برای کلاسهای بازیگری اعلام آمادگی میکردم. خب همین فرار کردنها هم میشود نقطهی شروع. کمکم علاقهاش شکل میگیرید و وقتی استادی مثل اکبر رادی که آن زمان دبیر ادبیاتشان بوده تشویقش میکند انگیزهاش هم چند برابر میشود. امیر جعفری بعد از آن به مدت دو سال نزد استاد سمندریان در کلاسهای کانون تجربی آموزش بازیگری میبیند. شاگرد، امیر جعفری باشد و مربی هم استاد سمندریان، همین میشود که در اولین تئاتری که بازی میکند جایزه بازیگری را میگیرد. البته خیلیها اوایل کارش به او میگفتند که بیاستعداد است. اما او امیر جعفری بوده و با تعصبی به گفته خودش وحشتناک مسیر را ادامه داده است. حالا از آن 200 نفری که در آن زمان باهم تمرین میکردند فقط امیر جعفری و چند نفر دیگر ماندهاند و در این وادی کار میکنند. از این چند نفر میتوان به فریبرز عربنیا، محمد یعقوبی، رحیم نوروزی و همسرش ریما رامینفر اشاره کرد. امیر جعفری همزمان با تمرین تئاتر، درس هم میخواند و لیسانس مدیریت بازرگانیاش را از دانشگاه آزاد فیروزکوه گرفتهاست. او معتقد است یکی از بزرگترین اشتباهاتش در زندگی تحصیل در آن رشته است. «آن موقع هیچکس من را راهنمایی نکرد که در رشته بازیگری درس بخوانم.»
آغاز فعالیت حرفهای
امیر جعفری و محمد یعقوبی سال ۶۹ در کلاسهای استاد سمندریان همکلاسی بودند و آشنایی آنها همانجا آغاز میشود. سپس آن دو به همراه پانتهآ بهرام و ریما رامینفر گروه تئاتر «امروز» را تشکیل میدهند. جالب است بدانید اولین نمایش گروهشان «شببهخیر مادر» را در زیرزمین خانه پانتهآ بهرام اجرا میکنند. بعدازآن کار را به فرهنگسرا میبرند و باز اجرا میکنند. کاری بعدیشان هم که «زمستان ۶۶» بود به جشنواره فجر میرود و جایزههای متعددی میگیرد.
جایزهبگیر
امیر جعفری هنوز در آغاز راه است و طبق سنت وقتی میشود به او گفت حرفهای که دیده شود و جایزه بگیرد. در سال 78 بالاخره همین اتفاق میافتد و امیر جعفری نتیجه سالها تلاش بیوقفهاش را میگیرد. سال 78 اولین جایزه را برای بازی در میتوان گفت اولین کار حرفهایاش «رقص کاغذ پارهها» به کارگردانی محمد یعقوبی میگیرد. او در این جشنواره جایزه سومین بازیگر مرد را میگیرد.۲ سال بعد،1380 اولین اولیاش را هم برای بازی در تئاتر «رژیستورها نمیمیرند» حسین کیانی تور میکند. امیر جفری در همان سال پا به عرصه سینما و تلویزیون میگذارد. در اولین سریالش «بدون شرح» به کارگردانی مهدی مظلومی زوج خوبی با فتحعلی اویسی تشکیل میدهد؛ که این زوج در سال 83 دوباره در «کمربندها را ببندیم» کنار هم قرار میگیرند و حضور موفقی به عمل میآورند. فعالیت سینمایی او هم با فیلم «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» ساختهی ابوالحسن داوودی شروع میشود و با «قارچ سمی» ادامه پیدا میکند.
دیگر نقشهای تأثیرگذار
امیر جعفری آهسته و پیوسته مسیر بازیگری را طی میکند. علاقهای به زیاد بازی کردن ندارد و حساسیت زیادی روی انتخاب نقشهای به خرج میدهد. او تاکنون نقشهای متفاوتی را تجربه کرده و از پس همه ان ها بهخوبی برآمده است. ابتدا با نقشهای طنز شروع کرد و کمکم خودش را در نقشهای مختلف محک زد. عطا، کاراکتر اول سریال «زیر هشت» یکی از نقشهای متفاوت اوست. امیر جعفری که قبل از آن سریال طنز «چاردیواری» را بازی کرده بود، در زیر هشت بهیکباره در نقش کاملاً جدی، عصیانگر و سرکش ظاهر میشود و تحسین همگان را برمیانگیزد. او در سکانسهای زندان که در حسرت بیرون آمدن و انتقام است یک بازی کاملاً درونی ارائه میدهد؛ اما هنگامیکه بیرون میآید خشم و عصیانش را عریان میکند. البته امیر جعفری را قبل ازآن هم در نقشهای جدی دیده بودیم. اولین نقش جدی او نقشش در سریال «میوه ممنوعه» بود. امیر جعفری در آن سریال هم در کنار علی نصیریان خوش درخشید و نقش یک پسرحاجی بازاری و ریاکار را بهخوبی ایفا کرد. فعالیت او با حسن فتحی ادامه پیدا کرد و در فیلم سینمایی «پستچی 3 بار در نمیزند» حسن فتحی او را برای داشمشتی قصهاش انتخاب میکند. این روزها هم امیر جعفری را در نقش «سروان آپرویز» سریال شهرزاد به کارگردانی حسن فتحی میبینیم.
ازدواج با همبازی قدیمی
آشنایی امیر جعفری و ریما رامینفر به همان کلاسهای سرنوشتساز استاد سمندریان برمیگردد. بعدازآن به همراهی محمد یعقوبی و پانتهآ بهرم گروه خودشان را تشکیل دادند و همکار شدند. این آشنایی بعد از 11 سال به ازدواج ختم میشود. البته مشکلات مالی یکی از مهمترین دلایل تأخیر ازدواج آنها بود. آن دو اکنون صاحب پسری به نام «آیین» هستند. بعدازآن هم این زوج خوشبخت چندین بار در سریالهای مختلف در کنار هم قرارگرفتهاند.
شایعه: طلاق امیر جعفری و ریما رامین فر
بازهم جدایی هنرمندان. چندی پیش خبرهایی در فضای مجازی مبنی بر طلاق این دو منتشر شد. ریما رامین فر بلافاصله بعد از آن با گذاشتن عکس دونفرهای از خودش و امیر جعفری تمامی این شایعات را رد کرد.
امیر جعفری از زبان ریما رامین فر
«امیر، مهربان و خیلی خانوادهدوست است، اما خب کمطاقت و گاهی اوقات عصبی است که البته هر انسانی گاهی اوقات عصبی میشود.» خود امیر جعفری هم این را تائید کرده و نقل میکند: هر وقت عصبانی شوم فقط در سطح بالا فریاد میکشم و به خودم بدوبیراه میگویم.
حواشی «بوسه – اصلاحطلب – بابک زنجانی – شهدا»
امیر جعفری به همراه همسرش از جمله هنرمندانی بودند که با امضای طوماری در سال 1392، همراه با سایر اصلاحطلبان و اعتدالگرایان، ضمن قدردانی از انصراف دکتر عارف به نفع دکتر حسن روحانی، از نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری 92 حمایت علنی کردند.
آشنایی قدیمی با بابک زنجانی هم نزدیک بود برایش دردسرساز شود. البته بعدها خود زنجانی اعلام کرد که رابطهاش با امیر جعفری مربوط دوران راهنمایی است و بااینکه هنوز هم بهصورت خانوادگی دوست هستند هیچ رابطهی کاری با یکدیگر ندارند. همچنین هیچ نفع مالی در دوستی با او به امیر جعفری نرسیده است.
در جشن حافظ، یکی از جذابترین نماهای این مراسم زمانی رخ داد که نام ریما رامین فر به خاطر بازی در «پایتخت 3» بهعنوان بهترین بازیگر زن تلویزیونی خوانده شد. اینجا بود که امیر جعفری به ناگاه بوسهای بر پیشانی همسرش زد و رامینفر با بغضی برآمده از ادای احترام همسر، روی سن رفت و جایزهاش را گرفت.
امیر جعفری در حضور اخیرش در برنامه دورهمی ناگفتههای جالبتوجهی را عنوان کرد که جای تأمل دارد. او در مورد بازیاش در فیلم سینمایی «نفوذی» و مسئله ایثارگران و شهدا میگوید: ما شهروند درجهیک و دو نداریم. ما دستبوس همه هستیم. چرا شهدا و مدافعین حرم را انحصاری مال خودتان کردید. من به عشق آزادگان و شهدا در «نفوذی» بازی کردم. شهدا را سهم خودتان ندانید، بگذارید این اتحاد و وحدت سر جای خودش باقی بماند. وقتی ما درباره شهدا صحبت نمیکنیم به معنی این نیست که نداریم یا ندیدیم، بلکه ماهم سهمی در این آزادگی داشتیم.
امیر جعفری علاوه بر همسر یک برادرزادهی بازیگر به نام علیرضا هم دارد. بازی علیرضا جعفری 24 ساله را از کودکی در فیلمهایی مثل متهم گریخت، آیینه عبرت و ... در یاد داریم. البته من خودم بهشخصه این مطلب را حاشیه نمیدانم فقط موردی بود که باید ذکر میشد و جای بهتری برای آن پیدا نکردیم. عذر تقصیر...
عشق (های) دوم......... سوم و حتی چهارم امیر جعفری
امیر جعفری زندگی عاشقانهای را با ریما رامین فر شروع کرده و تا حالا ادامه داده است. آن دو در اوایل با عشق تئاتر کار میکردند تا جایزه سکه بگیرند و با پول فروش آن لباس بخرند یا به سفر بروند. همینالان هم مشاور و بازیگردان اصلی او ریماست. امیر جعفری هر وقت فیلمنامهای به دستش میرسد اول ریما باید آن را تائید کند. او میگوید: «سیمرغهای اصلیام در خانه هستند. بزرگترین جایزهای که خدا به من داده، همسر و فرزندم هستند و همین دو برای آرامش و خوشبختی کافی است». او همچنین بازی همسرش در «یه حبه قند» را خیلی دوست دارد. البته امیر جعفری بهجز عشق همسرش، فرزندش، مادرش و حرفهاش یک مورد عشق فوقالعاده تعصبی دیگر هم دارد که نامش «استقلال» است. تیم فوتبال استقلال البته. امیر جعفری یک استقلالی دو آتیشه است. تا حدی که میگوید پسرم آیین را در هر موردی که آزاد و صاحباختیار بگذارم در انتخاب تیم، اجبار در کار است و او باید طرفدار استقلال باشد.
تأسیس کافه کتاب هم از دیگر علایق امیر جعفری است. به نقل خودش اگر بازیگر نمیشد دوست داشت صاحب یک کافه کتاب باشد. البته اگر وسع مالیاش برسد همینالان هم قصد تأسیسش را دارد که خب هنوز این اتفاق نیفتاده است.